معنی نماد دین زرتشتی
حل جدول
فروهر
دین زرتشتی
فروهر
روحانی زرتشتی
موبد
مغ
مغ
هاوشت
مغ ها در طول تاریخ در سه دسته قرار می گرفتند: مغ میترایی، مغ مادی و مغ زرتشتی. بنا به روایتی در اصل خاندانی از مادها بودند که اجرای امورات مذهبی را بر عهده داشتند. با روی کار آمدن هخامنشیان مغان همچنان تولیت امور مذهبی را حفظ کردند و عرصهٔ فعالیت آنها دیگر منحصر به مردمان ماد نبود. در دوران ساسانیان مغ به پایینترین مرتبه از ردهبندی روحانیت زرتشتی گفته میشد.
لغت نامه دهخدا
زرتشتی. [زَ ت ُ] (ص نسبی) زردشتی. منسوب به زرتشت. کسی که دارای دین زرتشت است. بهدین. (فرهنگ فارسی معین). گبر. زردشتی بهدین. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || آیین زرشت. دین زردشت. بهدینی. (فرهنگ فارسی معین).
نماد
نماد. [ن ُ / ن ِ / ن َ] (اِمص) نمود. (برهان قاطع) (لغت فرس اسدی ص 114) (اوبهی) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || (نف مرخم) به معنی فاعل هم آمده است که ظاهرکننده باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). نماینده و ظاهرکننده. (ناظم الاطباء). رجوع به نمادن شود.
دین
دین. [دَی ْ ی ِ] (ع ص) متدین. (لسان العرب). دیندار. پای بند به دین. (از اقرب الموارد).
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) منسوب به زردشت کسی که دارای دین زردشت است به دین زردشتی، آیین زردشت دین زردشت بهدینی.
فرهنگ معین
(زَ تُ) (ص نسب.) = زردشتی: کسی که دارای دین زرتشت است.
فرهنگ عمید
زردشتی
مترادف و متضاد زبان فارسی
بهدینی، زردشتی، زندیک، گبر، مجوس
واژه پیشنهادی
گبر
فرهنگ فارسی آزاد
دَیِّن، مُتَدَیَّن- دین دار- با دین
ترکی به فارسی
دین، مذهب
فارسی به عربی
ایمان، دین، مسوولیه
عربی به فارسی
بدهی , وام , قرض , دین , قصور , کیش , ایین , مذهب
معادل ابجد
1476